کد قالب کانون آیا دلیل کافى بر متواتر بودن حدیث غدیر وجود دارد؟

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 496
بازدید دیروز : 5606
بازدید هفته : 496
بازدید ماه : 23185
بازدید کل : 49940
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 24 تير 1403

آیا امام علی(ع) از واقعه غدیر خم برای دفاع از خود استفاده نکرده است؟

آیا دلیل کافى بر متواتر بودن حدیث غدیر وجود دارد؟

آیا دلیل کافى بر متواتر بودن حدیث غدیر اقامه شده است؟ آیا راویان حدیث غدیر از میان عامه بوده و یا شیعه و نحوه روایتشان به چه صورت بوده است؟

  پاسخ

دهمین سال هجرت، رسول خدا(ص) قصد زیارت خانه خدا را نمودند فرمان حضرت مبنى بر اجتماع مسلمانان، در میان قبایل مختلف و طوائف اطراف، اعلان شد، گروه عظیمى براى انجام تکالیف الهى (اداى مناسک حج) و پیروى از تعلیمات آن حضرت، به مدینه آمدند. این تنها حجّى بود که پیامبر بعد از مهاجرت به مدینه، انجام می‏داد، که با نام‏های متعدد، در تاریخ ثبت شده است، از قبیل: حجةالوداع، حجة الاسلام، حجةالبلاغ، حجةالکمال و حجةالتمام.

رسول خدا(ص)، غسل کردند. دو جامه ساده احرام، با خود برداشتند: یکى را به کمر بسته و دیگرى را به دوش مبارک انداختند، و روز شنبه 24 یا 25 ذی‏قعده، به قصد حج، پیاده از مدینه خارج شدند. تمامى زنان و اهل حرم خود را نیز، در هودج‏ها قرار دادند. با همه اهل‏بیت خود و به اتفاق تمام مهاجران و انصار و قبایل عرب و گروه بزرگى از مردم، حرکت کردند.[1] بسیارى از مردم به علت شیوع بیمارى آبله از عزیمت و شرکت در این سفر باز ماندند با این وجود، گروه بی‏شمارى با آن حضرت، همراه شدند. تعداد شرکت کننده‏ها را، 114 هزار، 120 تا 124 هزار و بیشتر، ثبت کرده‏اند؛ البته تعداد کسانى که در مکه بوده، و گروهى که با علی(ع) و ابوموسى اشعرى از یمن آمدند به این تعداد افزوده می‏شود.

بعد از انجام مراسم حج، پیامبر با جمعیت، آهنگ بازگشت به مدینه کردند. هنگامى که به غدیر خم، رسیدند، جبرئیل امین، فرود آمد و از جانب خداى متعال، این آیه را آورد: (یا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ إلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ...)[2] « ای رسول ما! آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده به مردم ابلاغ کن.» جحفه، منزلگاهى است که راه‏هاى متعدد، از آن‏جا منشعب می‏شود. ورود پیامبر و یارانش به آن‏جا، در روز پنج‏شنبه، هجده ذی‏الحجّة صورت گرفت.

امین وحی، از طرف خداوند به پیامبر امر کرد تا علی(ع) را ولى و امام، معرفى کرده و وجوب پیروى و اطاعت از او را به خلق ابلاغ کند.

آنان که در دنبال قافله بودند، رسیدند، و کسانى که از آن مکان عبور کرده بودند، باز گشتند. پیامبر فرمود: خار و خاشاک و خار آن‏جا را برطرف کنند. هوا به شدت گرم بود، مردم، قسمتى از رداى خود را بر سر و قسمتى را زیر پا افکندند و براى آسایش پیامبر، چادرى تهیه کردند.

اذان ظهر گفته شد و پیامبر، نماز ظهر را با همراهان، ادا کردند. بعد از پایان نماز، از جهاز شتر، محل مرتفعى ترتیب دادند.

پیامبر با صداى بلند، همگان را متوجه ساخت و خطبه را این‏گونه آغاز فرمود: «حمد، مخصوص خداست، یارى از او می‏خواهیم، به او ایمان داریم، و توکل ما بر اوست. از بدی‏های خود و اعمال نادرست به او پناه می‏بریم. گمراهان را جز او، پناهى نیست. آن‏کس را که او راهنمایى فرموده گمراه کننده‏اى نخواهد بود. گواهى می‏دهم معبودى جز او نیست و محمّد بنده و فرستاده اوست. پس از ستایش خداوند و گواهى به یگانگى او فرمود ای گروه مردم! خداوند مهربان و دانا مرا آگاى داده که دوران عمرم به سر آمده است. هر چه زودتر دعوت خدا را اجابت و به سراى باقى خواهم شتافت. من و شما هر کدام بر حسب آنچه برعهده داریم، مسئولیم. اینکه اندیشه و گفتار شما چیست؟

مردم گفتند: «ما گواهى می‏دهیم که تو پیام خدا را ابلاغ کردى و از پند دادن ما و کوشش در راه وظیفه، دریغ ننمودی، خداى به تو پاداش نیک عطا فرماید!» سپس فرمود: «آیا این که شما به یگانگى خداوند و اینکه محمّد بنده و فرستاده اوست، گواهى می‏دهید؟ و اینکه بهشت و دوزخ و مرگ و قیامت تردیدناپذیر است و اینکه مردگان را خدا بر می‏انگیزد، و اینها همه راست و مورد اعتقاد شما است؟» همگان گفتند: «آری! به این حقایق، گواهی می‏دهیم.»

پیامبر(ص) فرمود: «خداوندا! گواه باش». پس، با تأکید فرمود: «همانا من در انتقال به سرای دیگر و رسیدن به کنار حوض، بر شما سبقت خواهم گرفت و شما در کنار حوض بر من وارد می‏شوید؛ پهناى حوض من به مانند مسافت بین «صنعا» و «بصری» است، در آن به شماره ستارگان، قدح‏ها و جام‏هاى سیمین، وجود دارد. بیندیشید و مواظب باشید، که من پس از خودم دو چیز گران‏بها و ارجمند در میان شما می‏گذارم، چگونه رفتار می‏کنید؟» در این موقع، مردم بانگ برآوردند: یا رسول الله، آن دو چیز گران‏بها چیست؟ فرمود: «آنچه بزرگ‏تر است کتاب خداست، که یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگر آن، در دست شماست. بنابراین آن را محکم بگیرید و از دست ندهید تا گمراه نشوید. آنچه کوچک‏تر است، عترت من می‏باشد. همانا، خداى دانا و مهربان، مرا آگاه ساخت، که این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد، تا در کنار حوض بر من وارد شوند؛ من این امر را از خدای خود، درخواست نموده‏ام، بنابراین بر آن دو پیشى نگیرید و از پیروى آن دو باز نایستید و کوتاهى نکنید، که هلاک خواهید شد.» ادامه دارد .................



برگرفته شده از menbar1.blog.ir

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: مناسبتی
برچسب‌ها: ویژه نامه ها